مــــــــــــهـــــــــــــــــــرانمــــــــــــهـــــــــــــــــــران، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 6 روز سن داره

پــــســـرم تـــــاج ســــرم مهران

پسرم راه میرود

سلام مهران کوچولو لوس مامان تازگی ها خیلی گریه میکنی و پرتوقع هستید زود بدتان میاد وای اگر ما بایستیده باشیم وشما خوابیده دست و پا میزنید و اگر بغلت نکنیم غش میکنید و اشک شما در میاد مامان را خسته کردید بشین پاشو را خیلی دوست دارید پامیشید من دستم زیر بغل شما هست و شما شروع میکنید به راه رفتن قدم های ریز برمیدارید قربونه راه رفتنت برم تازگی ها خندهای میکنید قهقهه میکنی صدایی خنده ات دو تا کوچه انور تر میره و بدشم سکسکه شروع میشه ما میخندیم شما هم شروع به قهقهه میکنید و بدشم شروع سکسکه میکنید کار دیکه شما مینید بد اخلاقی هست اخم میکنید ابرو ها تو هم میره و به هیچ عنوان نمیخندید میخواستم به شما شیر خوشک بدم که همه گفتند ندم پس شیر ماد...
7 دی 1392

عکس های خنده دار از مهران

سخنانی از مهران زود باش  پت باید فین کنی زود باش . انقدر من را فشار ندید نوبت توهم میشه سر من را کلاه نزارید این لباس را بابام خرید از مشهد فقط نمی دونم چرا کراباتششش دراز ههههه و چقدر مامانم این ها بهم خندیدم بهم نخندید   ...
28 آذر 1392

رفتن به بیرون

سلام پسلکم قربونت برم زندگیم  عمرم تاج سرورم  دیروز رفتیم اتلیه عکس بگیرم شما که انجا اصلا نخندید بداخلاق شده بودی چند تا عکس از شما گرفتند اما زیاد اتلیه پسندم نبود خیلی هم چیزش ساده بود انشاالله کارش خوب باشد. یکی از عکس ها من خواستم نشسته باشید که وقتی عکس شما را گرفتند با صورت خوردید زمین تا امدید گریه کنید بغلت کردیم و ارام شدید و بعدش هم رفتیم باغ همیشگی شام خوردیدم وقت شد عکسش را میزاریم  چند روز پیش رفتیم پاساژ شما تو کالسکه خیلی اروم بودید و همه جا را نگاه میکردید و داری از الان دردری میشی تو ماشینم که خواب میری.   ...
27 آذر 1392

چند تا عکس

بازم امشب عکس های جدید فقط بی کیفیت بعد از حمام اینم دوستان مهران      عزیزم دوست دارم ...
23 آذر 1392

مهران و ماشینکش

سلام پسر گلم  امروز مامی جون ماشینکت را اورد پیشت وشما بااختیار خودت دست به ماشینک میزدی و ان را گرفتی و چقدر صورتت را عجیب قریب کردی قربونه چشمان ناز نازیت بشم و اینم عکسش   مامان قربون این دست کوچکت بره ...
20 آذر 1392

پــــســــرم لـــوس شـــده

مهران جان چند روز پیش رفتیم پاساژ دوساعتی انجا بودیم من برای شما 3 تا زیردکمه ای اشور خریدم با یکی پستونک با و یکی عروسکهای موزیکال مامی جون برات خرید همش دوست دارم برات لباس و اسباب بازی بخرم که همه ای اینها  را داری . تازگی ها خیلی لوس شدی بیش از اندازه دوست داری بغل باشی یا نشسته از خوابیدن خوشت نمیاد برای که همه بغلت کنند دست و پات را تکان میدی سر وگردن بلند کرده و از انطرف پا وباسنت را بلند میکنی پستونک خوره حرفی ای هستید از هرچی خوشم نمی امد پیش امد لوس شدی بغلی شدی پستونک خور شدی . مهران مامان دوست داره ...
18 آذر 1392