مــــــــــــهـــــــــــــــــــرانمــــــــــــهـــــــــــــــــــران، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 29 روز سن داره

پــــســـرم تـــــاج ســــرم مهران

مهران و پسر گلم در شش ماهگی

1393/1/30 16:17
نویسنده : میترا
400 بازدید
اشتراک گذاری

سلام خوشکل مامان مهران جان در ایام عید به شما خیلی خوش گذشت درست که اتفاق بدی تو عید برایمان افتاد قسمت به این بوده...ناراحت

مهران جان 13 بدر رفتیم مهریز هوا ابری و باد سرد میامد بارانم میامد شما بیشتر تو چادر بودید کمی یخ کردید اما به ما خیلی خوش گذشت .

به به چه جوجه کبابی سرما کنار اتیشخوردیم. 

و هندوانه را رفتیم تو خانه خوردیم به علت بارش باران نیشخند

دیروز جمعه خانه عمه دعوت بودیم شما که نگاه یاسمن نمیکردید اما برعکس با نسترن بازی کردید نسترن شما را میزد شما قش خنده که به سکسکه افتادید تا امروز هم سکسکه شما ادامه داشته 

مهران جان غذای شمارا مامی جون درست میکند دیروز که خانه عمه بودیم مامی جون غذای شما را پخت و برایتان فرستاد خیلی گشنه بودید چشمک

از فردا من باید برم سرکار باشگاه یک روز درمیان یک ساعت و نیم و شما را پیش مامی جون میزارم  انشاالله پسر خوبی باشید لبخند

مهران جان وقتی شما چهار دست و پا میشید کمی به جلو  میرید و دیروز که چهار دست و پا بودید کنار من دستت را روی پای من گذاشتید و کم کم روی کف پایتان رفتید و نیم چه ایستادی

و پنج شنبه پیش عموت بودی و عمو به شما دست زدن را یاد داد و شما محکم دست میزنید و تازگی ها حرف میزنید اما نمیشه ترجمه کرد اما دست که میزنید میگید دددس فکر کنم میگید دست دسی و اولین کلمه شما هورا

 مهران جان شما نشسته بودید تو حال  و ما در اشپزخانه بودیم کاسه اش از شما دور بود وقتی برگشتیم دیدیم که کاسه پیش شما و همه جا را اشی کردید که برای ما جای سوال داشت که چطور کاسه رابرداشتی که فرداش دیدیم که دولا میشیم چهار دست و پا کاسه را برمیدارید و دوباره میشینید

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مهران وقتی چهار دست و پا شد 

;

 

اولین گوشت ماهیچه که بابا مهران براش خرید 

مهران در اولین سیزده بدر در چادر خواب

مهران تو چادر پیش دختر عمو و پسر عمه باباش 

پسندها (1)

نظرات (12)

مامان پرنيان
17 فروردین 93 12:00
سلام ميترا جوني قربون اين شاه پسر و ددس گفتن و دس دسي كردنش . از طرف من ببوسش
میترا
پاسخ
سلام خدا نکند گلم مرسی که به ما سرزدید
آوايي ( لي لي )
19 فروردین 93 2:15
کاش يادت نرود روي اين نقطه ي پر رنگ بزرگ،.. بين ناباوري آدمها يک نفر مي خواهد که به يادت باشد،.. نکند کنج هياهو بروم از يادت..
آوايي ( لي لي )
19 فروردین 93 2:18
اي جونم پسر نازم حسابي سيزده بدر خوش گذشته ها عشقم
میترا
پاسخ
بله خیلی خوش گذشت
مامان متين عشقي عشق مامان وباباش
19 فروردین 93 13:02
سلام.ممنون از نظري كه برام گذاشتين.شما هم پسرنازي دارين.ماشاالله...خوشحال ميشم باهم بيشتراشنا بشيم
میترا
پاسخ
خواهش میکنم حتما
مریم
19 فروردین 93 19:58
ـــــــــــــــــــــــ(¯´v´¯) ــــــــــــــــــــــــــــــ (¯´v´¯) ــــــــــــــــ(¯´v´¯)ـــ (¯´v´¯) ــــــــــ (¯´v´¯)ــ(¯´v´¯) ــــــــــــــ (¯´v´¯)ـــــــــــــــــ (¯´v´¯) ـــــــــــــــــــ (¯´v´¯) ـــــــــــ (¯´v´¯) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ (¯´v´¯) ــــــــــــــــ (¯´v´¯) من اپـــــــــــــــــــــــــم عزیزم ...(¯´v´¯) ـــــــــــــــــــــ (¯´v´¯)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ (¯´v´¯) ــــــــــــــــــــــــــ (¯´v´¯)ــــــــــــــــــــــــــ (¯´v´¯) ـــــــــــــــــــــــــــــــــ (¯´v´¯)ـــــــــــــ (¯´v´¯) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ (¯´v´¯)
میترا
پاسخ
امدم
مامان پرنیا
21 فروردین 93 2:01
قربونت برم خاله جون
میترا
پاسخ
خدا نکند گلم
فریده
22 فروردین 93 14:00
بابا ورزشکاررررررررررررررررررررر
میترا
پاسخ
مامان ماهان
23 فروردین 93 1:41
سلام دلم براتون تنگ شده بود
میترا
پاسخ
ما هم دلمان برای شما تنگ شده
مامان ماهان
23 فروردین 93 1:43
بهارتون پر از ارامشششششششششششششش و سلامتیییییییییییییییی و دل خووووووووووووووووووش
میترا
پاسخ
مرسی گلم
مامان امیرحسین جونی
26 فروردین 93 17:17
پس حسابی خوش گذشته به این پسر شیطونمون
میترا
پاسخ
بله دیگه فقط جای امیر حسین جان خالی
فریاد
6 اردیبهشت 93 13:39
پسر گلی دارید ماشاا... براش اسفند دود کنین قررررررررررررررررررررررربونشبه وب منم سر بزنید من لینکتون کردم شما چطور؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
میترا
پاسخ
مرسی از مهربانیت . خدا نکند گلم حتما