پــــــســــــــــرم گل پسره پسرم تــــــــــاج ســـــــــرم
سلام بر مهران گلم و دوستانم که احوال پرس ما هستند مهران بعداز دوهفته خدا را شکر خوب شد
کارهای مهران که این چند وقت انجام میده
و مهران که خیلی بغلی شده کتف و کول ما خیلی درد میکند. مهران پستونک خور حرفه ای شده ای کاش میشد بهش کمتر پستونک داد مهران از صبح که بیدارمیشه گردن وکتفش را از زمین بلند میکنه و تکیه بر یک دست که بشیند برای لباس تنش کردن یک دستش را که گرفتیم دیگه مهران کامل ایستاده خوشکل مامان اصلا از شلوغی خوشش نمیاد مهمانی که میرویم باید همش بغل باشند و تو مهمانی صدا کرکرش خانه را پر میکند خوبه که هر هفته ما خانه پدربزرگم میرویم وهمیشه انجا شلوغ هست با این حال مهران از شلوغی خوشش نمیاد مهران که چهار ماه و هیجده روزش بود شیرم کم شد به همین دلیل بادوم جوش براش شروع کردم و روزی یک بادوم بهش میدم و حالا دوباره شیرم مثل قبل خوب شده با این حال بهش بادوم میدم مهران وقتی براش شعر میخوانیم انهم با ما میخواند امممممممممممم این جور صدا از خودش در میاورد همراه ما میخواند تا میخواهم پای لپ تاپ بشینم مهران گلم بیدارمیشه و من دیگه باید مهران رابغل کنم وبگیرمش و گرفتنش سخت شده
هفته ای که گذشت شهر ما برف امد که این برف من که هفت سالم بود امده بود تا حالا که ما در برفها خوابیدیم گشت زدیم برف خوردیم برف بازی کردیم و مهران را برای اولین بار به پارک کوهستان بردیم در کل خیلی به ما خوش گذشت
مهران جان خیلی دوست دارم خیلی عاشقت هستم تو هستی دردانه ای من
کل پسرم تاج سرم
دوست دارم
بعدا عکس ی مهران رااماده کردم میذارم
امروز مهران 4 ماه و 24 روزت هست