مــــــــــــهـــــــــــــــــــرانمــــــــــــهـــــــــــــــــــران، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 21 روز سن داره

پــــســـرم تـــــاج ســــرم مهران

مهران و خاطراتش در هفت ماهگی با عکس های هفت ماهگی

1393/2/28 13:29
نویسنده : میترا
396 بازدید
اشتراک گذاری

سلام مهران جان ماشالله  هر روز شیطونتر و بلاتر میشی و من وقت پیدا نمیکنم که وبلاکت را به روز کنم خوب برم از کارها و که میکنید بگمچشمک

مهران در هفت ماه و دوازده روزگی دندانت در امد این چند وقت خیلی قر میزنی و گریه میکنی 

مهران جان دیگه چهار دست و پا راهت راه میره با سزعت کل حال را دور میزند  وقتی تو اشپزخانه باشیم شما چهار دست و پا میاید اشپزخانه و ما را نگاه میکنید و میخندید که شما هم امدید اشپزخانه 

چند روز پیش بابا بند سیار را اورد تو حال و شما چیز جدید ببینید ذوغ میکنید و با سرعت به طرف وسیله جدید میرید ... شما بند سیار را دیدید و به طرف بند رفتید من که مواظب شما بودم شما میله بند را گرفتید و بلند شدید البته من زیر یک دست شما گرفتیه بودم چشمک

مهران جان بیچاره لپ تاپ ما جرعت نداریم لپ تاپ باز کنیم شما خنده به لبایتان میاد و به سرعت به طرف لپ تاپ و همه ای کلیدها را میزنید و لپ تاپ را واژگون میکنید 

خراب کاری شما دیروز سفره را پهن کردیم ودوغ را عقب گذاشتیم شما دست بهش نزنید ما که یادمان رفت دوغ پشت سرمان شما با سرعت به طرف در قابلمه و بعد به طرف دوغ و وای بک لحظه دیدیم که پارچ خالی و مامی جون زیرش یخ کردخندونک و شما هم یخ کردیدو یکی دست و پایتان را روی هوا بود یک دست روی زمین و  سر انگشت پایتان روی زمین وگریه خندونک ...... چند دقیقه ارام و مظلوم شده بودید سکوت

شیطونی شما عاشق قابلمه هستید چند روز پیش قابلمه خالی زیر دستان امد اما چرب بود شما هم دستان زا بردید داخلش و هی کف دستتان زا ته قابلمه مالیدید ونیم ساعت داشتید این کار را انجام میدادید متنظر

مهران جان تا حالا صدای هیچ خواننده ای برای من زیبا نبوده بجوز صدای تو وهیچ صدا موزیکی زیبا نبوده جز دستان تو که به هم میخوره قربونه خواندنت و دست زدنت برم به قول مامی جون تو عروسی یکی مهران دست بزنه کافی هستزبان

مهران جان جمعه رفتیم کورس و برای بار اول شما هم بردیم کورس اسب به شما خیلی خوش گذشت پشت سرمان چند تا دختر بودند چقدر باهاشون خندید و  دختر بازی کردید و اما وقتی مسابقه شروع میشد همه جیغ میزدند شما میترسیدید و گریه میکردیدگریه

هفته پیش باباجون رفته بود مشهد وقتی امد چقدر برای شما سوغاتی اورده بود سه تا لباس و چهار تا اسباب بازی اورده بودند و برای من و بابا سوغاتی اورده بودند دستشان درد نکند

مهران وقتی ماست میخورد

مهران جان برای اولین بار ماست خورد

مهران جان روز مادر مهمان مامی جون رفتیم باغ پدیده به صرف پیتزاآرام

مهران در حال خودن گوشت کوبیدهخندونک

 

مهران جان این لیاس را باباجون از مشهد برای شما اورده

مهران در حال کمک کردن به مامان برای دوختن لباس

مهران جان افتاب بیارم خدمتان

 

مهران جان فتوکپی باباش میخوابد

مهران در حال فشولیخندونک

آرام

 

پسندها (4)

نظرات (19)

بابا و مامان محمد طاها
16 اردیبهشت 93 11:11
سلام ای جانم اسب سواری چه حالی میده دندون های گل پسری هم مبارک
میترا
پاسخ
بله خیلی حال میده . سلامت باشید
مامان بردیا شیطون
16 اردیبهشت 93 12:25
دندونات مبارک عسلم حسابی بلا شدی عسل خاله عاشقتم حسابی بزرگ شدی ها...ماشالا سوغاتیات مبارک
میترا
پاسخ
سلامت باشید بله از دیوار صاف بالا میره سلامت باشید
مامان بردیا شیطون
16 اردیبهشت 93 12:25
. -(¯`v´¯)–_-(¯`v´¯)—-(¯`v´​¯)–_-(¯`v´¯) -(¯`(♥)´¯)_-(¯`(♥)´¯)–(¯`(♥)´​¯)_-(¯`(♥)´¯) –(_.^._)—_-(_.^._) —-(_.^._)—_-(_.^._) -..—-|/——–__|/—-ᵃˡᵖᶤ-​-..—-|/——–__|/ –.—(l/)———(l/)——-​-.—(l/)———(l/) —((██)).-. -((██)) _—–((██)).-. -((██)) —((██))ᵃˡᵖᶤ -((██)) _—–((██)).-. -((██)) —((██)).-. -((██)) _—–((██)).-. -((██) . دووستت دارم دوووستت دارم دووووستت دارم دوووووستت دارم دوووووووستت دارم دوووووووووستت دارم دووووووووووووستت دارم دوووووووووووووووستت دارم دووووووووووووووووووووووستت دارم دوووووووووووووووووووووووووووووستت دارم دووووووووووووووووووووووستت دارم دوووووووووووووووستت دارم دووووووووووووستت دارم دوووووووووستت دارم دوووووستت دارم دووووستت دارم دوووستت دارم دووستت دارم دوستت دارم
میترا
پاسخ
مامان عليرضا
17 اردیبهشت 93 0:09
مامانی خصوصی دارید
میترا
پاسخ
مامان عليرضا
17 اردیبهشت 93 0:10
مامانی تیک خصوصی رو نزدم حواست باشه رمز رو تایید نکنی
میترا
پاسخ
باشه گلم
مامان عليرضا
17 اردیبهشت 93 0:14
به به خاله جون حسابی شیطون شدی و مثل علیرضا که پوست ما رو میکنه شما هم انگار همین نیت رو داری؟ید چهار دست و پا رفتنتم مبارک خاله جون.ایشالا راه رفتنت عزیزمسلامت باشید.انشاالله
مامانی امیرحسین جونی
17 اردیبهشت 93 1:18
قربون این پسمل شیطونم برم وای میترا جون دیگه حسابی کارت دراومده ماشاالله چهاردست و پا ام که میره پسرمون باید همش مواظبش بود عزیزم م م م روز به روز شیرین تر میشن بوس واسه ی مهران جونی و مامان مهربونش
میترا
پاسخ
خدا نکند گلم بله گلم حسابی کارمان درامده مرسی از محبتت]
مهتاب
17 اردیبهشت 93 9:54
ای جانم فدایی این کاراتم فسقلی چقدر خوبه نی نی 4 دستو پا بره دخملی ما که یه تنبل به تمتم معناست
میترا
پاسخ
خدا نکند گلم .گلم یه روز چهار دست و پا که هیچی راه میره شما هم دنبال سرش و میگید ای کاش دودقیقه بشیند
مامان فریده
17 اردیبهشت 93 21:18
الهی فدات بشه خاله که اینقدر خوشملییییییییییی
میترا
پاسخ
خدا نکند گلم. مرسی خاله جان
مامان دانیال-ویانا
20 اردیبهشت 93 11:57
ااااااااااااااااااااااااای جون دلم الهی من فدات بشم عروسک خوشمزه ماشالا هزار ماشاالله بهت خاله قربونت برم من ایشالا همیشه سالم باشی عششششششقم
میترا
پاسخ
خدا نکند گلمذ ماشاالله به جونتان. شما هم سلامت باشید
مامان فریده
20 اردیبهشت 93 12:32
ای جون خاله فدات بشممممممممممممم
میترا
پاسخ
خدا نکند گلم مرسی از محبتت
مامان بردیا شیطون
20 اردیبهشت 93 14:42
جوووووووووووووووووووووووووووووووونم چه بلا شدی....... عاشقتم چه وقتی ساکت نشستی چه شلوغی..... ماشالا هر روز نازتر میشی
میترا
پاسخ
اره خیلی بد شده بازم سالم باشه و گریه نکند بازم شیطونی کند
مامان بردیا شیطون
20 اردیبهشت 93 14:42
_____♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥______________________ ___♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥___________________ __♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥........____ ۝۝۝۝۝_____ __♥♥♥♥-...-♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥.._۝۝۝۝۝۝۝۝۝۝_____ __♥♥♥---------♥♥♥♥♥♥♥♥♥.۝۝۝۝۝۝۝۝۝۝۝____ __♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥......۝۝۝۝۝۝۝۝۝۝___ ___♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥.۝۝۝۝۝۝۝۝۝۝۝____ ____♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥.۝۝۝۝۝۝۝۝۝۝۝_____ ______♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥.۝۝۝۝۝۝۝۝۝۝_____ ________♥♥♥♥♥♥♥♥♥.۝۝۝۝۝۝۝۝۝_____ __________♥♥♥♥♥♥.۝۝۝۝۝۝۝۝_____ ____________♥♥♥.۝۝۝۝۝۝۝____ _____________♥.۝۝۝۝۝۝._____ _____________♥.۝۝۝۝_________ _____________۝۝۝______________
میترا
پاسخ
مامان عليرضا
20 اردیبهشت 93 15:45
سلام دوست عزیزم.من رمز پستم رو برای شما فرستادم.ولی توی بخش نظرات تایید نشده بود(منظورم بقیه ی نظراتم بود)گفتم شاید به دستت نرسیده باشه و خدایی نکرده از دستم ناراحت بشی.دوباره براتون خصوصی میفرستم.مهران نازنینم رو ببوسید
میترا
پاسخ
مــن و آوايي قــلــمــبــه
21 اردیبهشت 93 15:28
گاندی خطاب به معشوقه اش : خوبِ من ، هنر در فاصله هاست ... زیاد نزدیک به هم می سوزیم و زیاد دور از هم یخ می زنیم . تو ، نباید آنکسی باشی که من میخواهم ، و من نباید آنکسی باشم که تو میخواهی . کسی که تو از من می خواهی بسازی یا کمبودهایت هستند یا آرزوهایت . من باید بهترین خودم باشم برای تو و تو باید بهترین خودت باشی و بشوی برای من .... خوب ِ من ، هنرٍِِ ♥عشق♥ در پیوند تفاوت هاست و معجزه اش نادیده گرفتن کمبودها . . .
میترا
پاسخ
مــن و آوايي قــلــمــبــه
21 اردیبهشت 93 15:32
اي جونم ماست خوردنش و نيگااا... خواهري خيلي خوشحال شدم اسب جونت سوم شد البته كاش اول ميشد
میترا
پاسخ
سودابه
21 اردیبهشت 93 18:19
خدا حفظش کنه..درکت میکنم که نمیتونی بیای وبلاگ عزیزم..واقعا که این فسقلی ها واسه خودشون عالمی دارن.
میترا
پاسخ
مامانی امیرحسین جونی
23 اردیبهشت 93 0:47
جانم جیگرتو با اون عینک دودیت حسابی شیطون شدی جینگر خاله چه مظلوم میشه ناز میشه عکسات خیلی بامزه بودن مخصوصا اونی که کله کردی تو قابلمه پسر شکمو
میترا
پاسخ
بله دیگه این پسرما کمی فشول هست دست تو قابلمه میکندمرسی از نظرت
خاله محمدطاها
23 اردیبهشت 93 18:51
الهی قربون آبگوشت خوردنت برم جیگر خاله خیلی عکسات نازه .قتی میبینمت دلم میره انقدر نازوخوشگلی پسر
میترا
پاسخ
خدا نکند گلم. مرسی عزیزم از محبتت