جشن دندونی مهران جان و عکس های جشن
سلام مهران جان دوشنبه 28 اردیبهشت مراسم جشن دندونیت بود ...
از صبح دوشنبه ما که خانه خودمان بودیم من به تمیزکردن خانه وتزیین خانه پرداختم واما مامی جون پخت پز را به گردن گرفت و خیلی زحمت کشید همه غذا ها که شامل اش دندانی و کشک بادمجون و الویه بود را خانه اش درست کرد و و ساعت 6 بود که شام را اورد
تا قبل از مهمانان بایند من برای پسر گلم رقصیدم و خیلی پسرمان خوشحال بود وقتی هم اهنگ تمام میشد گریه میکرد چرا نمیرقصی و اهنگ نمیخواند .... که من همراه چند اهنگ رقصیدم....
نزدیک ساعت هشت بود که مادرجون { بابا} پدرجون و عمه و زنمو رسیدن تا ساعت نزدیک 10 همه مهمانان امدند وکل مهه مهمانان 17 نفر بودیم
نسترن با ان شلوارک که پاش بود چقدر برای ما باسنش را این ور انور کرد و قر میداد وخودش را برای ما لوس میکرد
باباجلیل ماشینکت را اورد شما راسوار کرد وبعدش نسترنو سینا شما هم ان ها را میدید کیف میکردیدوقت کیک بریدن بود که قبلش از همه عکس انداختیم تا کیک را بریدیم راستی کیکش ان مدلی که من میخواستم نبود
وبعدش کادو های که برای شما اورده بودند بازشان کردیم ودیدیم ... مهران جان بابا جلیل نیامد که بریم برات کادو بخریم اما یک روز که وقت پیدا کردم برات ختما کادو میخرم
وقت شام رسید همه چیز را تو سفره چیندیم همه شروع به خوردن کردیم به به چه اشی بود همه ازش تعرف میکردنند شوهر عمه میگفت که بین دندانها نمیشود فرق گذاشت برای هر دندان باید اش بپزید به به چه کشکش هم الویه شده دست مامانم درد نکند خیلی خوب خوشمزه شده
مهران جان شما ان شب همه از کیکت خوردی همه از اش خوردی پای سفره کنار باباجون نشستی و باباجون یک عالمه به شما اش داد شما هم خیلی پسندتان بود پیش هرکسی میرفتی اش میخواستی
ان شب دختر عمه کوچلو سر جیغ جیغ افتاده بود و به هیچ عنوان اروم نمیشد وعمه و مادرجون زیاد خوش نگذشت
شب دندانیت خیلی به ما خوش گذشت
ان شب همه میگفتند میترا چقدر پروا وحوصله داری این تزیینات را کردی و من همه میگفتم اینها که کار ی نداره خیلی هم راحت هست
اینم دوتا دندون خوشکل مهران
h
تزیین خانه کار خودم
اینم بادکونک دندونی
اینم کشک و الویه و اش مخصوص دست مامانم درد نکند
ژله کار خودم ان بشقابم دندان و لب پاستیلی هست که همه لب را خوردند
مهران جان اولین مرواریدت مبارک
اینم عکس گل و گلاب مامان
اینم عکس ریس
اینجا به سینا و نسترن و شما خیلی خوش گذشت
همه در حال شیطونی
اینم کادوهای شما
مهران در حال دست خوردن
مهران جان کادوهایی که برای شما اوردند باباجون یه ماشین بزرگ {کامیون}
مامی جون یک ماشین خاک برداری
پدرجون یک لباس شلوارک
مادرجون پول داد
عمو جان عروسک کیتی
عمه جان شلوارک لی
پسر عمو خودم خرس صورتی
دختر عمه بابا لباس مردانه سه سال
دست همه درد نکند همه کادوها خیلی پسند بود مهران جان همه برای شما یادگاری نوشتند که عکسش را نداشتم بزارم
اینم دو تا عکس از کادوها
مهران جان مامان خیلی دوست داره
هیچ وقت مامانت را فراموش نکن