خاطراتی از 5 ماهگی با عکس های 5
سلام خوشکل مامان به بهار 93نزدیک میشویم
مهران مامان شما خیلی شیرین با نمک شدید خیلی دوست داشتنی
از هفته پیش بگم که رفتیم خانه همکار های بابا جون برای دیدن نی نیش که همه بیشتر شما را میدیدند یکی از دوستان بابام میگفت که من ببرمش تو اتاق لپ هایش را گاز بگیرم یکی دیگه میگفت که این شبیه خارجیهاس و یکی میگفت که چقدر زشته وبعدشم شما از اول مهمانی نق زدید تا خوابتان کردیم تا بیدار شدید و دوباره نق زدنت شروع شد فقط بغل ما و مامی جون بودید که ارومتان کنیم
جمعه از طرف عمو جان پارک دعوت بودیم شما از اول شروع به پیپی کردی تو ماشین ودوباره تو پارک باکمک زنمو شما را عوض کردم به شما خیلی خوش گذشت بچه خوبی بودید شب برگشتیم خانه مادرجون غذای شما را دادم و رفتیم تولد بازم خدا را شکر بد نبودید تا اخرشب دوباره رفتیم خانه مادرجون شما با عمو محسن (شوهر عمه) چند ساعتی با دستشان بازی کردید و موهای دستش را میکشید و خیلی ان شب شما خوشحال و ذوق کرده بودید
شیرین زبان تازگی ها از صدایی خودت خوشت میاد هااااااااااااااااااااااا میکنی صدایتم کلفت شده صدایی مردانه داری هاااا شنبه سرماخوردی شما را بردیم دکتر وزمتم کرد که خدا راشکر خیلی خوب هست 8100کیلو و برای شما شربت داد خدا را شکر بهتر هستی
چند روز پیش بعد از خانه مامی جون رفتیم خانه من به شما شیر دادم که به خوابید بعد از 20 دقیقه شما چشمتان را باز کردید و خندیدیت 20 دقیقه با من بازی کردبد و بعد نوبت بابا شد نگاه بابا میکردید و جیغ میزدید و من در ان لحظه چقدر روی پای خودم میزم و زبانم راگاز میگرفتم خیلی میخواستم شما رافشاربدم به بابا میگفتم برام اب قند بیاره که شما انقدر ملوس شده بودید
مهران جان شما خیلی پر توقع هستی خدا نکند چیزی خواسته باشی اشک شما سرازیر میشه ماشاالله شما شکمو هم هستید چند روز پیش نون برداشتید داشتید میخوردید که ما از شما گرفتیم که شما بدتان امد حالا نگو کی بگو اشک شما سرازیر شد چند روز پیش سیب به شما دادیم نصفش را گاز زدید دست کردیم تو دهان شما و سیب را در اوردیم اشک شما سرازیر شد و بارها شد از دست شما سیب را گرفتیم بازم قش گریه و اشک شما هم سرازیر میشه خدا راشکر تا حالا به شما حریره و اب برنج میدیم و شما دوست دارید
مهران جان شیرنکم مامی جون شما را میذاره روی شکم خودش و باباجون جلوی شما بپر بپر میکنه شما هم ذوق میکنی نگاه به پای باباجون بپر بپر میکنه ودل مامی جون سرخ میشه قربونه این پاهای کوچولوت بشم
مهران کار جدیدت این که خودت را لوس میکنی سرفه میکنی که ما به شما نگاه و بگیم اخ اخ بچم داره سرفه میکند وشما بیشتر خودت را لوس میکنی
مهران جان این گل سر را برای دختر عمو خریدم اما اول شما تست کردید
مهران جان امروز شما 5 ماه و 23و 13 ساعت و 3 دقیقه و 50 ثانیه سن کردید