مــــــــــــهـــــــــــــــــــرانمــــــــــــهـــــــــــــــــــران، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 16 روز سن داره

پــــســـرم تـــــاج ســــرم مهران

خاطراتی از 5 ماهگی با عکس های 5

1392/12/26 15:31
نویسنده : میترا
391 بازدید
اشتراک گذاری

سلام خوشکل مامان به بهار 93نزدیک میشویم 

مهران مامان شما خیلی شیرین با نمک شدید خیلی دوست داشتنی 

از هفته پیش بگم که رفتیم خانه همکار های بابا جون برای دیدن نی نیش که همه بیشتر شما را میدیدند  یکی از دوستان بابام میگفت که من ببرمش تو اتاق لپ هایش را گاز بگیرم  یکی دیگه میگفت که این شبیه خارجیهاس و یکی میگفت که چقدر زشته وبعدشم شما از اول مهمانی نق زدید تا خوابتان کردیم تا بیدار شدید و دوباره نق زدنت شروع شد فقط بغل ما و مامی جون بودید که ارومتان کنیم

جمعه از طرف عمو جان پارک دعوت بودیم شما از اول شروع به پیپی کردی تو ماشین ودوباره تو پارک باکمک زنمو شما را عوض کردم به شما خیلی خوش گذشت بچه خوبی بودید شب برگشتیم خانه مادرجون غذای شما را دادم و رفتیم تولد بازم خدا را شکر بد نبودید تا اخرشب دوباره رفتیم خانه مادرجون شما با عمو محسن (شوهر عمه) چند ساعتی با دستشان بازی کردید و موهای دستش را میکشید و خیلی ان شب شما خوشحال و ذوق کرده بودید

شیرین زبان تازگی ها از صدایی خودت خوشت میاد هااااااااااااااااااااااا میکنی صدایتم کلفت شده صدایی مردانه داری هاااا شنبه سرماخوردی شما را بردیم دکتر وزمتم کرد که خدا راشکر خیلی خوب هست 8100کیلو و برای شما شربت داد خدا را شکر بهتر هستیفرشته

چند روز پیش بعد از خانه مامی جون رفتیم خانه من به شما شیر دادم که به خوابید بعد از 20 دقیقه شما چشمتان را باز کردید و خندیدیت لبخند20 دقیقه با من بازی کردبد و بعد نوبت بابا شد نگاه بابا میکردید و جیغ میزدید و من در ان لحظه چقدر روی پای خودم میزم و زبانم راگاز میگرفتم خیلی میخواستم شما رافشاربدم به بابا میگفتم برام اب قند بیاره که شما انقدر ملوس شده بودیددلقک

 

مهران جان شما خیلی پر توقع هستی خدا نکند چیزی خواسته باشی اشک شما سرازیر میشه ماشاالله شما شکمو هم هستید چند روز پیش نون برداشتید داشتید میخوردید که ما از شما گرفتیم که شما بدتان امد حالا نگو کی بگو اشک شما سرازیر شد چند روز پیش سیب به شما دادیم نصفش را گاز زدید دست کردیم تو دهان شما و سیب را در اوردیم اشک شما سرازیر شد و بارها شد از دست شما سیب را گرفتیم بازم قش گریه و اشک شما هم سرازیر میشه خدا راشکر تا حالا به شما حریره و اب برنج میدیم و شما دوست دارید هورا

مهران جان شیرنکم لبخندمامی جون شما را میذاره روی شکم خودش و باباجون جلوی شما بپر بپر میکنه شما هم ذوق میکنی نگاه به پای باباجون بپر بپر میکنه ودل مامی جون سرخ میشه قربونه این پاهای کوچولوت بشم 

مهران کار جدیدت این که خودت را لوس میکنی سرفه میکنی که ما به شما نگاه و بگیم اخ اخ بچم داره سرفه میکند وشما بیشتر خودت را لوس میکنی 

 

 

 

مهران جان این گل سر را برای دختر عمو خریدم اما اول شما تست کردیدچشمک

 

 

 

 

 مهران جان امروز شما 5 ماه و 23و 13 ساعت و 3 دقیقه و  50 ثانیه سن کردید

 

پسندها (1)

نظرات (16)

دخملي تنها دليل زنده بودنم...(لي لي)
18 اسفند 92 3:00
سلام عزيزم خوبي؟؟ مهران جون خوبه،؟؟؟ اوايي هم خوبه خداروشكر امشب واكسن اش رو زدم
میترا
پاسخ
سلام گلم خدا راشکر مهرانم خوبه . بازم خدا را شکر بهتر هست
samira
18 اسفند 92 10:06
میترا جون رمزو عوض کردی و ب ما نگفتی؟ خیلی وقته بهمون سر نزدی .
میترا
پاسخ
وقت ندارم خانمی ]رمز همان قبلی هست [قلب
farideh
19 اسفند 92 13:32
ای جوووووووووونم با اون لپات عزیزم که با نمک شدی میخورمت اخرششششششش
میترا
پاسخ
ان وقت منم اوا جان را میخورم
ماری
19 اسفند 92 13:39
خدا حفظش کنه عزیزم ماشالله خیلی نازه براش اسپند دوود کن
میترا
پاسخ
ماشاالله به جونتان .حتما
مامان بردیا شیطون
19 اسفند 92 21:54
ای جوووووووووووووووووووووووووووووووووووونم بلا شدی خاله عاشقتم چش خوشگله
میترا
پاسخ
اره دیگه از دیوار صاف بالا میره
دخملي تنها دليل زنده بودنم...(لي لي)
19 اسفند 92 22:40
اي خواهر توام كه رمز دار شدي.... مزاحم داشتي عزيزم.... مهران جونم واقعاً شبيه خارجي هاست
میترا
پاسخ
. مرسی از نظرت گلم
مامانی محمد طاها
20 اسفند 92 2:04
سلام مامانی به منم رمز بده
میترا
پاسخ
مامان پرنيان
20 اسفند 92 9:18
ميترا جوني اگر خصوصي نيست رمز بهم مي دي
میترا
پاسخ
مامان روژینا
20 اسفند 92 11:30
سلام میترا جون خوبی؟ مرسی که به ما سر می زنیمهران قشنگم خوبه؟من رمزتو ندارم ولی از طرف من جوجوی کوچولو رو ببوس
میترا
پاسخ
بد نیستیم . مهرانم خوبه . رمز را دادم
اقا زاده
20 اسفند 92 14:36
بخورمش من با این چشای نازش ماشالله
میترا
پاسخ
ماشاالله به جونتان
madarkhanomi
21 اسفند 92 19:09
رمز لطفا
مامان محیا
22 اسفند 92 14:31
میترایی منم رمز میخواااام
samira
23 اسفند 92 10:16
آخی عزیز دلم . فدات بشم ماشالله هم خوشکل شدی هم تپلو شدی هم ناز شدی بزنم ب تخته. میترا جون حتما براش اسپند دود کن
میترا
پاسخ
حتما خانمی مرسی از نظر و لطف شما
مامان پرنيان
24 اسفند 92 8:34
ايام اسفنديت پر از تابش اميد . تمام اسپندهاي جهان را بر آتش مي پاشم كه چشم نخورد مهرت در دلم
میترا
پاسخ
مرسی گلم از مهربانیت
مامان امیرحسین جونی
27 اسفند 92 0:01
5 ماهگیت مبارک تپل مپلی خاله
میترا
پاسخ
مرسی خاله جان
مهتاب
28 اسفند 92 11:33
عزیزززززززززززززززززززززززززززززززززززززم چقد قرمز بهش میاد دوست دارم بچلونمش فدای اون نگات گوگولی من
میترا
پاسخ
اره قرمز خیلی بهش میادخدا نکند گلم